- خاور خدای (وَ خُ)
خداوند خاور و پادشاه خاور یعنی نواحی شرقی ایران. (شرفنامۀ منیری) (آنندراج). خاور خدیو
معنی خاور خدای - جستجوی لغت در جدول جو
- خاور خدای (وَ خُ)
سلم بن فریدون را که پادشاه خاور (نواحی مشرق ایران) بوده خاور خدای گفتندی. (شرفنامۀ منیری) (آنندراج) :
بنخجیر دارد همه روز رای
نیندیشد از تخت خاور خدای.
فردوسی.
یکی نامه بنوشت شاه زمین
بخاور خدای و بسالار چین.
فردوسی.
بتخت کیان اندر آورد پای
همی خواندندیش خاور خدای.
فردوسی
بنخجیر دارد همه روز رای
نیندیشد از تخت خاور خدای.
فردوسی.
یکی نامه بنوشت شاه زمین
بخاور خدای و بسالار چین.
فردوسی.
بتخت کیان اندر آورد پای
همی خواندندیش خاور خدای.
فردوسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(وَ خَ)
لغت نامه دهخدا
پادشاه خاور زمین (آنندراج). خاور خدای:
سپه را بر آراست خاور خدیو
در اندیشه زان مردمان چو دیو.
نظامی (از آنندراج)
سپه را بر آراست خاور خدیو
در اندیشه زان مردمان چو دیو.
نظامی (از آنندراج)
(نَ / نِ خُ)
لغت نامه دهخدا
خانه خدا: یکی از لوازم صحبت آن است که یا خانه بپردازی یا با خانه خدای درسازی. (گلستان سعدی).
خانه خدای گو در برج کبوتران.
سعدی (هزلیات)
خانه خدای گو در برج کبوتران.
سعدی (هزلیات)